کلر دنی فیلمساز مطرح و رادیکال فرانسوی از هرجهت یک هنرمند واقعی است؛ اسطورهای زنده و الگویی بزرگی برای فیلمهای آرتهاوسی. این فیلمساز بزرگ بیش از سه دهه آثاری را خلق کرده است که هیچکدام شبیه به دیگری نیستند. معمولا در آثار دنی یک رشته از مولفهی مهم و برجسته مانند استعمار، اروتیسم، ترس، تمکین، اشتیاق و شهوت را میتوان دید و فراتر از آن با تعیین معیارهای خاص خود، تجربهی دیدن فیلمهایی چالش برانگیز را در اختیار مخاطبان قرار داده است.
برای درک بهتر اینکه دنی چگونه موجبات ساخت یک فیلم چالشبرانگیز را برای خود فراهم میکند، فقط باید به رویکرد ساختارشکن و تجربیگرای او توجه کرد؛ زیرا این امر یک منطق باورپذیر به آثارش میبخشد و مخاطب میفهمد که تخیل بیحد و مرز اما برمبنای ساختارهای خاص، تعریفکننده جهان متمایز داستانهای فیلمهایش است. در این مطلب یک لیست ۵ موردی از بهترین فیلمهای کلر دنی، این کارگردان فرانسوی خلاق را برسی کردهایم.
۵. بگذار آفتاب به داخل بتابد (Let the Sunshine In)
- سال اکران: ٢٠١٧
- بازیگران: ژولیت بینوش، ژرار دوپاردیو، ژوزین بالاسکو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ٨٧ از ۱۰۰
کلر دنی و ژولیت بینوش هردو نمادهای مهم و کلیدی سینمای فرانسه به شمار میروند که بیگمان همکاری آنها، حس اعتماد را در مخاطبان ایجاد میکند. «بگذرا آفتاب به داخل بتابد» نسبت به برخی از کارهای قبلی دنیس لحنی سبکتر دارد و قصهی آن درون جهانی سیال با حس و حالی کاملا دوستداشتنی پیش میرود، اما آنچه که بیشتر برای او اهمیت داشته، تمرکز بر امر تنهایی و جزئیات مهم در مسائل جنسی است. دنی با انتخاب روایتی قابل لمس، اصل حقیقی و درونی انسان در هنگام تجربهی احساس تنهایی را به گونهای بازتاب میدهد که فقط با زبان سینمایی خودش، قابل اجراست. قاببندیهای مینیمال درکنار پالت رنگی سرد و خنثی، احساسات انباشته شده در نوع ارتباطات، دیالوگهایی عمیق و نوع نگاه شخصیتها به زندگیشان، همگی در یک ساختار و چارچوب حساب شدهای با کارگردانی درجهیک کلر دنی پیش میروند.
در «بگذرا آفتاب به داخل بتابد» ژولیت بینوش به عنوان یک هنرمند مطلقه، شخصیتی را بازنمایی میکند که از جستجوی خود برای یک رابطه عاشقانهای عمیق و درست، هرگز دست برنداشته است. به جرات میتوان گفت که نقشآفرینی این بازیگر در این فیلم یکی از بهترین اجراهایاش تا به امروز است. او به طرز چشمگیری زنی شکست خورده در عشق را نشان میدهد که تمام برداشتهای لازم از این نوع کاراکتر را بسیار خلاقانه و پرشعف به مخاطب انتقال میدهد، شخصیتی که با تمام وجودش میخواهد از تنهایی رها شود.
۴. حیات والا (High Life)
- سال اکران: ٢٠١٨
- بازیگران: رابرت پتینسون، میا گاث، ژولیت بینوش، آندره بنجامین
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۵.۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ٨٢ از ۱۰۰
فیلم «حیات والا» حرکتی بیبازگشت و ویرانکننده در اعماق فضا به سوی ناشناختهترین بخش جهان هستی است؛ جایی که انسان طبق یک سرنوشت اجباری برای تباهی بیشتر قدم برمیدارد تا تاوان گذشتهی خود را دهد. در این اثر ما تمام حوادث و کشمکشهای انسانی که برآیندی از زیستگاه روانیست را درون سفینهای پیشتاز به سمت مکانی وهمگونه میبینیم. درواقع مکانی که نوعی از زندهبودن و زیستن را با وعده و امیدی دور به نمایش میگذارد و گویی درماندگی نقطهی خفقانآور هیچ موقعیتی نیست. داستان «حیات والا» حرکتی پیوسته و صعودی به سوی کنش نهایی را تا پایان خط پیش میبرد، بدون اینکه حتی مخاطب تصور کند که درنهایت چه اتفاقی خواهد افتاد، بنابراین باید منتظر هیپنوتیزم شدن باشید!
این فیلم از نظر فرم و زیباییشناختی کاملا بینقص است و نشان میدهد کلر دنی چندان برایش اهمیتی نداشته که اثر تا چه اندازه بیگانه و ساختارشکن دیده میشود. بخش مهم تاثیرگذاری «حیات والا» محصول نقشآفرینی بینظیر رابرت پتینسون در نقش اصلی است و بدونشک تصاویر فراموش نشدنی و پراحساسی که میا گاث و ژولیت بینوش در نقشهای فرعی به تصویر کشیدند نیز دست کمی از شاهکار ندارد. سکانس نهایی فیلم، ما را به این استدلال میرساند که در پس ویرانی، امید همچنان جانی تازه بر حیات انسانی است و این مفهوم با همسویی فضاسازی بیمثال، نورپردازی هوشمندانه و موسیقی متن فوقالعاده بیش از بیش به تجلیبخشی اثر میافزاید.
- ۵ فیلم شاهکار که رابرت ردفورد آنها را تحسین میکند
۳. بدون ترس، بدون مرگر (No Fear, No Die)
- سال اکران: ١٩٩٠
- بازیگران: ایزاک دو بانکوله، الکس دسکاس، سولوی دومارتان
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.٧ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ٧٠ از ۱۰۰
«بدون ترس، بدون مرگ» یک از بهترین فیلمهای کلر دنی محسوب میشود و تقریبا اثری مبهم است؛ زیرا تا حدی نئورئالیسم اجتماعی به نظر میرسد و از طرفی دیگر، استرداد داستانهای نوآر و جنایی را در بخشهایی از آن متوجه میشویم و علاوه بر این، حس غالب فیلمنامه نیز از نیهیلیسم برخوردار است.
در این فیلم دو همکار همیشگی و با استعداد کلر دنی، یعنی ایزاک دو بانکوله و الکس دسکاس حضور دارند. هردوی آنها، اینبار نقش دو دوستی را ایفا میکنند که با آموزش خروسها و شرطبندی بر جنگ میان آنها به پول میرسند. دنی در «بدون ترس، بدون مرگ» برای به تصویر کشیدن تمام جزئیات ترسناک و عجیب این دنیای کثیف، کاملاً بیپروا عمل کرده است، اما با این وجود شما همچنان میتوانید، زیبایی را در دل تاریکیها ببینید.
۲. مواد سفید (White Material)
- سال اکران: ٢٠٠٩
- بازیگران: ایزابل هوپر، ایزاک دو بانکوله، کریستوفر لمبرت، نیکولا دوووشل
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ٨۶ از ۱۰۰
یکی از بحثبرانگیزترین و بهترین فیلمهای کلر دنی، «مواد سفید» است. فیلمی که احساس گناه و حس از دست رفتن چیزهای مهم را در قالب یک ناامیدی قابلتوجهی توصیف میکند و میتوان آن را به عنوان دنباله غیررسمی «شکلات» (Chocolate) معرفی کرد. در «مواد سفید» بار دیگر درمییابیم که دنی در ورای زندگی ظاهری و به کُنهی چیزی که درون قلمروی اندیشه و احساسات پیش می رود، قصهی خود را روایت میکند.
این فیلم دربارهی زندگی یک زن فرانسوی سفیدپوست به نام دنیس است. او به بازدید منطقهای از آفریقا میرود که بیشتر جمعیتاش، گرفتار درگیریهای بین نژادی هستند. در ادامه یک خانوادهی فرانسوی به دنیس پناه میبرند تا با کمک او، تجارت کشت قهوهی خود را نجات دهند. با وجود اینکه، گیراترین-و درخشانترین- شخصیت فیلم متعلق به ایزاک دی بانکوله به عنوان یک شورشی محلی است، اما در بیشتر سکانسها، این هوبرت است که بیننده را مسخ لحظات بینظیر و چشمگیر اثر میکند.
- بهترین فیلمهای لوکا گوادانینو که میتوانید بعد از «چلنجرز» ببینید
۱. کار نیکو (Beau Travail)
- سال اکران: ١٩٩٩
- بازیگران: دونی لوان، گرگوار کولین، میشل سوبرو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۷ از ۱۰۰
«کار نیکو» یکی از بهترین آثار دههی ٩٠ میلادی فرانسه محسوب میشود. این فیلم مسحورکننده و خارقالعاده به ابعاد پیچیدهی مردانگی میپردازد که با تصویری از بدنهای مردانه درحال حرکت در پسزمینهی منظرهی بیکران و سوزاناک بیابان، خصوصیاتی را به نمایش میگذارد که معرف رقص مداوم تمکین و سلطه است.
دنی لوان در «کار نیکو» نقش یکی از مقامات خارجی فرانسوی را بازی میکند که با دلبستگی به یک سرباز جوان تا لحظهی آخر بیننده را در ویرانی خود همراه میکند . بیگمان استفادهی بجا و درست از آواز «ریتم شب» (Rhythm Of The Night) و مهارت رقص لاوانت با این موسیقی که به یکی از ماندگارترین رقصهای سینمای دهه ۹۰ بدل شده تا ابد قابل ستایش است.
منبع: Collider